سه گروه درماني شامل 1- درمانها سوزاننده يا تخريبي مسير فيستول 2- مسدودكننده مسير فيستول 3- روشهاي برداشتن جراحي تراكت است. البته هميشه عامل زمينهساز مثلا كرون بايد درمان شود. در گروه اول درماني سوزاندن با كوتر يا تزريق مواد اسكروزان امتحان ميشود و پاسخ درمان نسبي است. در گروه سوم درمان شامل برداشتن سقف تراكت فيستول ميباشد.
در فيستولهاي كوتاه خصوصا در زمينه كرون توصيه به فيستولكتومي كامل و برداشتن تراكت ميشود نه فيستولوتومي و براشتن سقف آن .معمولا بعد از برداشتن سقف فيستول تراكت كورتاژ و جهت پاتولوژي ارسال ميشود. در فيستولهاي نعل اسبي و High استفاده از ستون (Seton) و فيستولوتومي تدريجي بهوسيله آن پيشنهاد ميشود.
سه گروه درماني شامل 1- درمانها سوزاننده يا تخريبي مسير فيستول 2- مسدودكننده مسير فيستول 3- روشهاي برداشتن جراحي تراكت است. البته هميشه عامل زمينهساز مثلا كرون بايد درمان شود. در گروه اول درماني سوزاندن با كوتر يا تزريق مواد اسكروزان امتحان ميشود و پاسخ درمان نسبي است. در گروه سوم درمان شامل برداشتن سقف تراكت فيستول ميباشد.
در فيستولهاي كوتاه خصوصا در زمينه كرون توصيه به فيستولكتومي كامل و برداشتن تراكت ميشود نه فيستولوتومي و براشتن سقف آن .معمولا بعد از برداشتن سقف فيستول تراكت كورتاژ و جهت پاتولوژي ارسال ميشود. در فيستولهاي نعل اسبي و High استفاده از ستون (Seton) و فيستولوتومي تدريجي بهوسيله آن پيشنهاد ميشود.
بهطور كلي در فيستولهاي اينتراسفنكتريك و پايين فيستولوتومي و در موارد سوپراسفنكتريك و اكترااسفنكتريت كه غالبا High هستند جهت جلوگيري از قطع كامل اسفنكترها و بياختياري روش درمان باستون پيشنهاد ميشود جهت گذاشتن رشتهاي ستون از سوراخ خارجي وارد و از سوراخ داخلي فيستول عبور داده شده و پس از برش پوست و زير جلد در محل پوستبري آنان گره زده ميشوند و هر 12-10 روز يك رشته از نخهاي آزاد در اين محل گره زدهشده و گره قبلي كه شل شده برداشته ميشود تا آخرين گره به زير پوست برسد در اين حالت آناتومي و قرارگيري عضلات اسفنكتر كمتر سهمخورده و احتمال بياختياري دفع كمتر ميشود.
در بيماريهايي مثل كرون گاهي لازم است ستون 1 سال يا تا آخر عمر باقي بماند. روشهاي جراحي پيشرفتهتر و تخصصيتري شامل استفاده از فلاپها و تغيير محل دادن تراكت فيستول و نيز تزريق چسبهاي فيبريني داخل تراكت نيز ميباشن كه در اين مقاله نميگنجند. شايعترين عوارض فيستولها شامل عود- تاخير در بهبودي و بياختياري مبني به گاز و مدفوع تا بياختياري كامل است. در موارد فيستولهاي چندشاخه كه بخشي از شاخهها بهطور كامل درمان نشود احتمال عود و آبهاي مجدد شايعتر است.
همچنين در بيماريهاي زمينهاي شامل بيماريهاي التهابي روده مثل كرون و يا TB اطراف مقعد يا در بيماران AIDS و يا لوسمي اين مشكلات شايعتر و عوارض بعدي نيز بيشتر اتفاق ميافتند گاهي نيز در فيستولهاي طول كشيده كارسينوم اضافه ميشود. به هر حال در فيستولهايي كه چند بار عبور ميكند يا دچار كانسر ميشوند و يا بياختياري بهدنبال اعمال جراحي ايجاد ميشود آخرين پلان درمان كلوستومي دائم و مسدود كردن انتهاي روده جهت جلوگيري از عبور مدفوع و ايجاد عوارض ذكر شده است.